1. 51.
    0
    @1 yarası olan gocunur
    ···
  2. 52.
    0
    basketbol denen maç süresi 40 dakika olmasına rağmen 2 saatte bitmeyen aptal sporun turnuvası olması.
    ···
  3. 53.
    0
    @1 yarası olan gocunur
    ···
  4. 54.
    0
    @1 yarası olan gocunur
    ···
  5. 55.
    0
    @1 yarası olan gocunur
    ···
  6. 56.
    0
    @1 yarasa olan gocunur
    ···
  7. 57.
    0
    @1 yarası olan gocunur
    ···
  8. 58.
    0
    @1 yarraa olan geçirir
    ···
  9. 59.
    0
    @1 yarası olan gocurur
    ···
  10. 60.
    0
    sorduk mu ha sorduk mu huur çocuğu? sinirden elim ayağım titredi. yemin ediyorum dıbını parçalarım seni. şuna bak ya, şuna bak ya. amın oğlu gibtir git, gibtir ol git burdan bin. tamam sakinim.
    ···
  11. 61.
    0
    @1 yarası gocunur olan
    ···
  12. 62.
    0
    @1 yarası olan gocunur
    ···
  13. 63.
    0
    @1 yarası olan gocunur
    ···
  14. 64.
    0
    @1 yarası olan gocunur
    ···
  15. 65.
    0
    @1 yarası olan gocunur
    ···
  16. 66.
    0
    @1 yarası olan gocuktur
    ···
  17. 67.
    0
    شکار پرندگان بود. خانه آمد را به طرف او ، به دست گرفتن و دور از شراب تند نوشید ، تا به حال ملاقات با مادر خود ، تشکیل شده بود تا پدرش را بکشند. ((مجموعه افسانه یونان)

    داستان پسر آقای بورن ک

    • سی و از کافران ، آنها به جای آن ساخته شده مسجد است. راهبان کشته شده اند. آنها نماز ، موعظه آنها نام مقدس خداوند است. رنگارنگ خون پرنده ، بهتر است پارچه ، دختر زیبا ، طلا دوزی پارچه به 8) (سرقت)
    • بالا تقریبا همان لغات ، شوهر از ایدا پسر Yiğenek در داستان بیش از حد. (علاوه بر این ، به طور مستقیم از "اخراج" است با کلمات گفت.

    غازها است

    • شما بلندمرتبه و بزرگ است ،
    بیایید هیچ کس نمی داند که چگونه بسیاری از.
    عزیز خدا!
    من قبلا این جد نبوده ،
    آیا شما از خانه های بنیادی نیست ،
    آ،
    تو خدای من بالا ،
    آدم دادم به تو تاج ،
    آیا شیطان لعنتی را
    از آنجا که از جرم و جنایت
    آیا خانقاه را به شما ؛
    نمرود انداخت فلش به آسمان ،
    شما همسر خود را در برابر شکاف ماهی نگهداری می شود ،
    هیچ پایانی در هیبت ،
    شما گردن خود را فرو برد نیست ،
    هیچ شی جد ،
    خدا که نمی تواند ای که زیاد بزرگ نیست ،
    هنوز مشخص هنگامی که خداوند بزرگ ،
    حذف شد توسط رسیدن به آسمان زیبای خدا
    )
    • اعتقاد به خدا ، از بزرگ وجود دارد ، "اخلاص به زمان روی" جشن و یا بر اساس مست ، اما کافر دختر را ربوده و آنها باور مشترک به خدا. همچنین ، می دانستند که در مورد اسلام ، جامعه مسلمانان جامعه است...

    سقفی برای مطلب را به کشتن

    • داستان سقفی ، اولیسز قهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومر شاعرنابیناییونانی هومر جان داستان تا به جنبه های بسیار زیادی مشابه است. فهرست به شرح زیر است.
    سقفی • فرزند پری است. پسر • دو تا از تپه ها چشم دارند تنها.
    • از مرد شروع به خوردن دختر شوهر او را به نیزه اجاق قرار داده
    • نیزه گفت : بالای سر را به چشمان از چنین تپه ، چشم ها چشم نیست. این گریه ، گریه که کوه ها در سنگ تکرار شد.
    • درب غار را ، نگاه دار و...
    مربی • مدیر خفه شده بود ، چهره اش چرم ، چرم از سر تا دم را انجام نمی بو
    Tümünü Göster
    ···
  18. 68.
    0
    @1 yarası olan gocunur
    ···
  19. 69.
    0
    @1 yarası olan gocunur
    ···
  20. 70.
    0
    @1 yarasa olan sucuktur
    ···